توضیحات
«««««🍷میبهـا»»»»»غزل نمره ۲۸۸مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن کنار آب و پای بيد و طبع شعر و ياری خوش معاشر دلبری شيرين و ساقی گلعذاری خوش الا ای دولتی طالع که قدر وقت میدانی گوارا بادت اين عشرت که داری روزگاری خوش هر آن کس را که (بر) در خاطر ز عشق دلبری باریست سپندی گو بر آتش نه که دارد (داری) کاروباری خوش عروس (نظم) طبع را زيور ز فکر بکر میبندم بود کز (نقش) دست ايامم به دست افتد نگاری خوش شب صحبت غنيمت دان و داد خوشدلی بستان که مهتابی دل افروز است و طرف لالهزاری خوش مییی در کاسهی چشم است ساقی را بهنامايزد که مُستی میکند با عقل و میبخشد خماری خوش به غفلت عمر شد حافظ بيا با ما به ميخانه که شنگولان (شیرینت، سرمستت) خوشباشت بياموزند کاری خوشSupport this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donations