• 4 هفته پیش

  • 14

  • 01:08:32

یارب آن نوگل خندان که سپردی به منش ۲۸۱

رواق / Ravaq
0
توضیحات
«««««🍷می‌بهـا»»»»»غزل نمره ۲۸۱فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن يا رب (آن) اين نو/گل خندان/ که سپردی/ به منش می‌سپارم به تو از چشم حسود چمنش گر چه از کوی وفا گشت به صد مرحله دور دور (دار) باد آفت دور (قمر) فلک از جان و تنش گر به سرمنزل سلمی رسی ای باد (پیک) صبا چشم دارم که سلامی برسانی ز منش به ادب نافه‌گشایی کن از آن زلف سياه جای دل‌های عزيز است به هم برمزنش گو دلم حق وفا (بر) با خط و خالت دارد محترم دار در آن طره‌ی عنبرشکنش در مقامی که به ياد لب او می‌ نوشند سفله آن مست که باشد خبر از خويشتنش عرض و مال از در ميخانه نشايد اندوخت هر که اين آب خورد رخت به دريا فکنش هر که ترسد ز ملال انده عشقش نه حلال سر ما و قدمش يا لب ما و دهنش شعر حافظ همه بيت‌الغزل معرفت است آفرين بر نفس دلکش و لطف سخنشSupport this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donations

با صدای

رده سنی
محتوای تمیز
تگ ها