بعضی لحظهها، بعضی ثانیهها و بعضی اتفاقها جوری اتفاق میافتن که عمیق میشن، درد دارن و شادی، خوش دارن و تلخی، اما طوری در وجودت نفوذ میکنن که عمیقترین نقطههای روحت رو لمس میکنن، تکون میخوری و …. عشق اتفاق میافته. به قول چارلز بوکوفسکی، «همه چیز، در آخرین آدمی خلاصه میشود که در تنگنای شب به یاد میآورید، قلب شما آنجاست» این قسمت از دایره داستان، «عشق اتفاق افتاد»
Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.
Navar Zard Podcast
9 ماه پیشپادکست نوار زرد را در شنوتو گوش دهید
داستانها مثل نقطههایی می مونن که آدمها در مسیر...
اشتباه است اگر آدمها را به دو دستهٔ زندهها و ...
جنگ به هر شکلی سیاه و تلخه. جنگ برنده نداره و ب...
گاهی که به گذشته نگاه میکنیم، لحظههایی پر از...
یک بار داشتم لب دریا غروب آفتاب رو تماشا میکرد...
لذت بردن یک کلک و استراتژی ع...
بدتر از عمری که داره با سرعت سپری میشه، زمانه...
زندگی ما پر از لحظههای جذابیه که یا ما بهشون ر...
آدمها جای خالی چیزهایی که ب...
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است